*وقتی احمد بصری با فهم جاهلانه اش از یک روایت خود را فاجر و مجهول النسب معرفی می کند*
??? رسوایی دیگر برای احمد اسماعیل الجاهل و انصار الدجال …
✅ بررسی یکی از روایاتی که بسیار زیاد مورد استشهاد انصارالدجال قرار میگیرد
♻️ روایت : ( خاملا اصله … ) . و پاسخ به چند شبهه مهم
? وقتی احمد الحسن با فهم جاهلانه اش از یک روایت ، خود را فاجر و مجهول النسب معرفی میکند …?
جریان از این قرار است :
وقتی احمد اسماعیل بعد از انکار اصل ونسب خویش (به قصد ملحق کردن خود به امام عصر )
با اشکالات متفاوت و رسوایی های فراوانی بجهت انکار نسبش روبرو میشود …
در تلاش و تقلا میافتد تا راه فراری برای فضاحت ادعای مجهول النسب بودنش پیدا کند …
و اینجاست که تصمیم میگیرد تا با تغییر تمام قوانین شرع و عرف و عقل بشری مبنی بر ممدوح بودن اصالت و نسب و اصل و ریشه ..
اینچنین ادعا کند که اتفاقا بی اصل و نسب بودن امری ممدوح است !!!!!!!!!!!!!!
و اینجاست که این ملحد ناصبی و معدن الابنه ، با جسارتهای عظیم و کفریات و خزعبلاتی شگفت انگیز وجود مبارک قایم ال محمد ع و امام عصر عج را نیز به (العیاذ بالله ) مجهول النسب بودن متهم مینماید …
اری . این جاهل ناصب . برای ادعای خود به روایتی و عبارت ( خاملا اصله ) استشهاد میکند و ادعا میکند :
این روایت در وصف یمانی و قائم ( یعنی خود او ) است که قبل از ظهور امام حجه بن الحسن قیام میکند . و در ان به مجهول النسب بودن قایم و یمانی ( یعنی خود او ) وعده داده شده است .
و اینچنین ننگ مجهول النسب بودن را با ادعایی جاهلانه و کثیف به قایم ال محمد نسبت میدهد … و بلکه ان را امری ممدوح و از علایم قایم معرفی میکند … ( فراموش نشود که یمانی و قایم در نظر او شخص واحداند . یعنی خود او )
حال با هم این روایت و اوج جهالت احمد الکذاب و انصار الشیطان را بررسی میکنیم :
—————————————
متن سایت انصار الشیطان : ((( بااینکه آل محمد ع بیان کردند که مردی است که برای امام مهدی ع زمینه سازی می کند واصلش پنهان است:
قال عليه السلام: ” لا بد من رحى تطحن فإذا قامت على قطبها وثبتت على ساقها بعث الله عليها عبدا عنيفا خاملا أصله، يكون النصر معه أصحابه الطويلة شعورهم، أصحاب السبال، سود ثيابهم، أصحاب رايات سود، ويل لمن ناواهم، يقتلونهم هرجا، والله لكأني أنظر إليهم وإلى أفعالهم، وما يلقى من الفجار منهم والأعراب الجفاة يسلطهم الله عليهم بلا رحمة فيقتلونهم هرجا على مدينتهم بشاطئ الفرات البرية والبحرية، جزاء بما عملوا وما ربك بظلام للعبيد ” غيبة النعماني ص265
انحضرت ع فرمود: “ناگزير بايد آسيائى به گردش در آيد و خُرد كند و چون بر محورش برپا شد و بر پايهاش استوار گرديد خداوند بندهاى بىگذشت و سنگدل و از خاندانى گمنام را برانگيزد كه پيروزى با اوست، يارانش داراى موهاى بلند و سبيلدار و سياه جامههايشان در بر، صاحبان پرچم هاى سياه هستندواى بر آن كس كه با ايشان دشمنى ورزد كه بىقانون و ملاحظه او را بكشند، به خدا سوگند گوئى هم اكنون آنان را پيش چشم مىبينم و به كردارشان مىنگرم و به آنچه را كه بدكاران و ستمگران عرب از ناحيه ايشان مىبينند، خداوند آنان را كه مِهرى در دلشان نيست بر ايشان چيره گرداند، پس ايشان را در شهرهاى خودشان در كنار فرات شهرهاى بيابانى و ساحلى بىحساب مىكشند، به سزاى آنچه كردهاند، و پروردگار تو به بندگانش ستمكار نيست” )))
—————————————-
۱-اولا ما از این جماعت میپرسیم کجای این عبارت اشاره به قایم یا یمانی شده است که شما ان را بر یمانی تطبیق میدهید …
حال : خوب به ترجمه دقت کنید :
اقایان انصار بعد از کلمه ی خاندان گمنام یک عبارت را از ترجمه حذف کرده اند :
(بىاصل و نسب) .حتی مترجم کتاب غیبت نعمانی (محمد جواد غفاری ) هم طبق عبارت (خاملا اصله) این ترجمه را برای عبارت نوشته است . اما انصار این ترجمه ی صحیح را نمیاورند …
۲- حال با هم به لغت مراجعه کنیم و ببینیم عبارت خامل به چه معناست ؟
الخَامِلُ : المجهول . الخفيُّ . الساقط . الذي لا نباهَة له
شخصٌ خامل : مجهولاً
بنا بر این عبارت خامل الاصل در روایت دقیقا به معنای مجهول الاصل و مجهول النسب میباشد …
۳- اما نکته قابل توجه دیگر انست که این مجهول الاصل و مجهول النسب بودن یک حقیقتی در باره ی این فرد مذکور در روایت میباشد . و نه انکه نسبش تا مدتی بر مردم مخفی باشد و بعد اشکار شود . بلکه این فرد مجهول النسب بوده و هست و خواهد بود …
و حال انکه احمد ادعا میکند نسبش مجهول بوده ولی الان اثبات نسب خویش را کرده و خود را فرزند امام زمان معرفی میکند …
۴- نکته بسیاررر مهم : شخصیت مذکور در روایت بر خلاف تصور احمد الجاهل و انصار او ، شخصیتی مذموم و ظالم است و نه شخصیتی ممدوح و عادل … و این نهایت جهل و خیانت و تدلیس احمد به روایات ال الله ع را نشان میدهد :
باهم متن این روایت را از بحار و الزام الناصب ملاحظه میکنیم . که اختلاف کوچکی با نسخه ی موجود در الغیبه نعمانی دارد :
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ قَدَّرَ فِيمَا قَدَّرَ وَ قَضَى بِأَنَّهُ كَائِنٌ لَا بُدَّ مِنْهُ أَخْذَ بَنِي أُمَيَّةَ بِالسَّيْفِ جَهْرَةً وَ أَنَّ أَخْذَ بَنِي فُلَانٍ بَغْتَةً وَ قَالَ ع لَا بُدَّ مِنْ رَحًى تَطْحَنُ فَإِذَا قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا وَ ثَبَتَتْ عَلَى سَاقِهَا بَعَثَ اللَّهُ عَلَيْهَا عَبْداً عَسْفاً (عنیفا ) خَامِلًا أَصْلُهُ يَكُونُ النَّصْرُ مَعَهُ أَصْحَابُهُ الطَّوِيلَةُ شُعُورُهُمْ أَصْحَابُ السِّبَالِ سُودٌ ثِيَابُهُمْ أَصْحَابُ رَايَاتٍ سُودٍ وَيْلٌ لِمَنْ نَاوَاهُمْ يَقْتُلُونَهُمْ هَرْجاً وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ وَ إِلَى أَفْعَالِهِمْ وَ مَا يُلْقَى مِنَ الْفُجَّارِ مِنْهُمْ وَ الْأَعْرَابِ الْجُفَاةِ يُسَلِّطُهُمُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ بِلَا رَحْمَةٍ فَيَقْتُلُونَهُمْ هَرْجاً عَلَى مَدِينَتِهِمْ بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ الْبَرِّيَّةِ وَ الْبَحْرِيَّةِ جَزَاءً بِمَا عَمِلُوا وَ ما رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد .
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج52، ص: 233
ترجمه : امير المؤمنين (ع) روى منبر كوفه فرمود: از جمله مقدرات الهى اينست كه بنى اميه بطور آشكار با شمشير نابود مىگردند، و بنى فلان ناگهان گرفتار ميشوند. و بشر ناچار از داشتن آسياست كه پيوسته بگردد وقتى كه آسياب بر قطب خود استوار گشت و بر پايههاى خود قرار گرفت، خداوند بنده ستمگرى را بر برمىانگيزد که نسب و اصل او مجهول است . پيروزی با اوست. اتباع او موهای بلند دارند.و مردمی با سبیلهای بلند مىباشند. لباسهاشان سياه و داراى پرچمهاى سياه هستند.
واى بر كسى كه در مقابل انان باشد .دشمنان خود را بی دلیل و بیجا و هرجاً بقتل رسانند. بخدا قسم مثل اينكه هم اكنون آنها را مىنگرم و كارهاى آنها و آنچه را از بدكاران آنها و اعراب جفاکار سرميزند، مىبينم. خداوند بدون اينكه بر آنها ترحم آورد كسانى را بر آنان مسلط گرداند (که بر انان رحم نکنند ) كه آنها را نیز هرجاً (همچون اعمال خودشان ) و در شهرهایشان واقع در كنار فرات و در ساحل و بیابان ، از دم شمشير بگذرانند ، بكيفر اعمال ظالمانه ای که انجام داده اند . وَ ما رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ .
حال به اصل عبارت و ترجمه دقت فرمایید … انچه واضح است اینست که این شخصیت و سپاه او شخصیتی ستمگر و ظالم و مذموم اند که خداوند بوسیله ی گروهی دیگر از انها انتقام خواهد گرفت .
۵- نکات ذم در روایت :
*الف - عسفا یا عنیفا :
تعسَّف في الأمر ظلمَ وجارَ واستبدَّ .
عسَف فلانًا : ظلمه ، أخذه بالقوَّة والعنف ، وجار عليه
عَسَفَ الْحَاكِمُ : ظَلَمَ ، جَارَ
عَسَفَ فِي الأَمْرِ : فَعَلَهُ مِنْ غَيْرِ تَفْكِيرٍ وَلاَ رَوِيَّةٍ
http://www.almaany.com/ar/dict/ar-ar/%D8%B9%D8%B3%D9%81%D8%A7/
معنای عنيف : خشن در رفتار , بي ادب , جانورخوي , حيوان صفت , بي خرد , سبع , بي رحم , جانور , حيوان , ادم بي شعوروکودن ياشهواني , درنده , حريص , تندخو , خشم الود , بي اعتدال , جابر
http://www.almaany.com/fa/dict/ar-fa/%D8%B9%D9%86%D9%8A%D9%81/
میبینیم که واضح است که عسف و عنیف به معنای ظلم و جور و استبداد بوده و صفات مذموم میباشند نه صفات ممدوح …
برای مثال به یک روایت هم اشاره میشود :
عَنْهُ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ ابْنِ أَخِي أَبِي ذَرٍّ قَالَ: كَتَبَ مُعَاوِيَةُ إِلَى عُثْمَانَ: إِنَّ أَبَا ذَرٍّ قَدْ حَرَّفَ قُلُوبَ أَهْلِ الشَّامِ وَ بَغَّضَكَ إِلَيْهِمْ، فَمَا يَسْتَفْتُونَ غَيْرَهُ وَ لَا يَقْضِي بَيْنَهُمْ إِلَّا هُوَ، فَكَتَبَ عُثْمَانُ إِلَى مُعَاوِيَةَ: أَنِ احْمِلْ أَبَا ذَرٍّ عَلَى نَابٍ صَعْبَةٍ وَ قَتَبٍ، ثُمَّ ابْعَثْ مَعَهُ مَنْ يَخْشُنُ بِهِ خَشِناً عَنِيفاً، حَتَّى يَقْدَمَ بِهِ عَلَيَّ، قَالَ: فَحَمَلَهُ مُعَاوِيَةُ عَلَى نَاقَهٍ صَعْبَةٍ، عَلَيْهَا قَتَبٌ، مَا عَلَى الْقَتَبِ إِلَّا مِسْحٌ، ثُمَّ بَعَثَ مَعَهُ مَنْ يُسَيِّرُهُ سَيْراً عَنِيفاً، وَ خَرَجْتُ مَعَه …
تقريب المعارف، ص: 267
این روایت درباره ی دستور عثمان به معاویه (لعنه الله علیهما) میباشد . برای برخور و مقابله با جناب اباذر سلام الله علیه . و امر به معاویه به برخورد خشناً عنیفاً . و در ادامه برخور عنیف ماموران معاویه با اباذر …
و واضح است که این نوع از رفتار های ظالمانه جزو سیره ی حاکمان ظلم و جائران و طواغیت برای مقابله با مخالفینشان بوده است .
ب - خاملا اصله
همانطور که گفتیم اصل و نسب امری است که تمام عقلای عالم ( به جز احمد الحسن جاهل ) به ان افتخار میکنند و فاقد ان بیزاری میجویند .
چه کسی است که نداند اهلبیت ع با معرفی نسب و اصل معلوم و مشهور و قطعی خود به عالم فخر کرده و بر امامت خود احتجاج مینمودند !
چه کسی است که نداند اهلبیت به اصل و نسب معلوم و مشهور و قطعی خود میبالیده و ان را دلیل بر رسوایی اعداءشان قرار میدادند !
( منا النبی المختار . منا اسد الله و اسد رسوله . منا سیده نساء العالمین . منا سیدا شباب اهل الجنه . منا حمزه . منا جعفر … )
کیست که نداند قایم ال محمد ع با اصل و نسب معلوم و مشهور و قطعی اش ، خود را به عالمیان معرفی میکند :
الا یا اهل العالم ، انا الامام القائم .
الا یا اهل العالم ، انا الصمصام المنتقم .
الا یا اهل العالم ، انَّ جدّی الحسین قتلوه عطشاناً .
الا یا اهل العالم ، انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً .
الا یا اهل العالم ، انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً .
و حال شاهد باشیم یک ناصبی دجال معدن الابنه (طبق روایت شریف : و ابتز امورنا معادن الابن ) قایم ال محمد ع را مجهول الاصل و مجهول النسب معرفی نماید ؟؟؟!!!
لعنه الله علیه و علی اتباعه …
جا دارد در اینجا تنها به عنوان نمونه به دو روایت شریفه و بسیار مهم در قطعی و واضح بودن نسب امام و قائم ع اشاره نماییم تا تومار رسوایی های احمد اسماعیل ناصبی و اتباع جاهل او را کامل تر نماییم :
&عن مولانا الرضا ع : الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا يَجْهَلُ وَ رَاعٍ لَا يَنْكُلُ مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَةِ وَ النُّسُكِ وَ الزَّهَادَةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَةِ مَخْصُوصٌ بِدَعْوَةِ الرَّسُولِ ص وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ لَا مَغْمَزَ فِيهِ فِي نَسَبٍ وَ لَا يُدَانِيهِ ذُو حَسَبٍ فِي الْبَيْتِ مِنْ قُرَيْشٍ وَ الذِّرْوَةِ مِنْ هَاشِمٍ وَ الْعِتْرَةِ مِنَ الرَّسُولِ ص وَ الرِّضَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرَفُ الْأَشْرَافِ وَ الْفَرْعُ مِنْ عَبْدِ مَنَافٍ …
الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 202
امام دانشمندى است كه ندانستن به او راه ندارد، و چوپانى است كه ناتوانى و سستى به وى دست نمىدهد، سرچشمه قدس و پاكى و پرستش و زهد، و علم و عبادت است، به دعاى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله داراى اين ويژگى شده است، و از نسل پاك بتول است، جاى هیچ خردهگيرى در نسب او نيست، و هیچ بزرگزادهاى نمىتواند در اصالت و شرافت و نسب همطراز او شود، در خاندان از قريش است و در بلندى مرتبه از هاشم و تبارى از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و رضا و برگزیدگی در نسب از سوى خداى عزّ و جلّ . و شرف همه شرافتمندان است و شاخهاى از تيره عبد مناف است …
&عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع إِنِّي أَرْجُو أَنْ تَكُونَ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ وَ أَنْ يَسُوقَهُ اللَّهُ إِلَيْكَ بِغَيْرِ سَيْفٍ فَقَدْ بُويِعَ لَكَ وَ ضُرِبَتِ الدَّرَاهِمُ بِاسْمِكَ فَقَالَ مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ إِلَيْهِ الْكُتُبُ وَ أُشِيرَ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ وَ سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَيْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا خَفِيَّ الْوِلَادَةِ وَ الْمَنْشَإِ غَيْرَ خَفِيٍ فِي نَسَبِهِ.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 341
ايّوب بن نوح گفت: به امام رضا عليه السّلام عرض كردم: ما اميدواريم كه شما صاحب الامر باشيد و خداى تعالى بدون خونريزى و شمشير آن را به شما بازگرداند كه با شما بيعت شده و سكّه بنامتان ضرب گرديده است، فرمود: هيچ يك از ما ائمّه نيست كه نامهها به نزد او آمد و شد كند و از مسائل پرسيده شود و با انگشتان بدو اشاره كنند و اموال به نزد وى حمل شود جز آنكه به خدعه كشته شود و يا آنكه بر بستر خود بميرد (مسموما) تا به زمانی كه خداى تعالى مردى را براى اين امر مبعوث فرمايد كه مولد (هنگامه ی ولادتش ) و محل زندگی او مخفى است امّا نسبش آشكار و واضح است.
ج - اصحاب السبال : یاران او اصحاب سبیل هستند = که اشاره به داشتن سبیل و شوارب بلند میباشد که این یکی از علامتهای انان میباشد .
و همگان میدانند شدت مذمومیت بلند کردن سبیل و شارب را در اسلام :تنها به عنوان نمونه :
جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُفُّوا الشَّوَارِبَ وَ أَعْفُوا اللِّحَى وَ لَا تَتَشَبَّهُوا بِالْمَجُوسِ.جعفر بن محمّد از پدرش از نياى بزرگوارش عليهم السّلام برايم بازگو نمود كه پيامبر خدا (ص) فرمود: موى سبيل را كوتاه كنيد و موى ريشها را بگذاريد بلند شود و خود را مجوس نسازيد. معاني الأخبار، النص، ص: 291
د – سود ثیابهم اصحاب رایات السود :
این نکته هم از نکات مهم این روایت است : زیرا بحث در باره ی رایات سود بسیار مفصل است .
اما مختصرا انست که در اخبار ملاحم و فتن رایات سود متعلق به چند گروه میباشد : مانند : رایات سود ابومسلم خراسانی . رایات سود خراسانی که از خراسان میاید و از محتومات است . رایات سود لشکری ظالم و فاجر که در نواحی عراق فعالیت دارند .
با توجه به انکه در این روایت کلامی از خراسان نیست و بلکه صریحا اشاره به منطقه ی حاشیه ی فرات و عراق دارد پس به طور قطع نمیتوان ان را حمل بر خراسانی یا یمانی نمود …
اما این علایم و نشانه ها از آن گروهی است که در روایات دیگر میتوان خصوصیات کاملتری از این لشکر صاحب رایات سود را بدست اورد :
حدّثنا نعيم عن الوليد بن مسلم و رشدين عن ابن لهيعة عن أبي قبيل عن أبي رومان عن عليّ بن أبي طالب، قال: «إذا رأيتم الرايات السود فالزموا الأرض، فلا تحرّكوا أيديكم و لا أرجلكم، ثم يظهر قوم صغار لا يؤبه لهم، قلوبهم كزبر الحديد، أصحاب الدولة، لا يفون بعهد و لا ميثاق يدعون إلى الحقّ و ليسوا من أهله، أسماؤهم الكنى، و نسبتهم القرى، شعورهم مرخاة كشعور النساء حتى يختلفوا فيما بينهم، ثم يؤتي اللّه الحقّ من يشاء».
التشريف بالمنن في التعريف بالفتن، ص: 90
زمانی که پرچمهای سیاه را دیدید، به زمین بچسبید و حرکتی نکنید. سپس قومی ضعیف ظاهر میشوند که مورد اعتناء نیستند. دلهایشان مانند آهن است. آنها اصحاب دولت هستند. به عهد و میثاق پایبند نیستند. به حق دعوت میکنند اما اهلش نیستند. اسامی آنها کنیه است. نسبت آنها شهرهاست. موهایشان مانند زنان است. [به غلطهایشان ادامه میدهند] تا اینکه بین آنها اختلاف پیش میآید سپس خدا حق را به هر کس بخواهد میدهد.
با دقت در این روایات به راحتی میتوان دریافت که این گروه ستمگر و صاحب رایات سود همان گروه مورد بحث در حدیث ما میباشد .
هاء - دقت : یکی از علایم دیگر این لشکر که در هر دو روایت مشترکا وجود دارد موهای بلند است :
در حدیث اصلی میفرماید : الطويلة شعورهم
و در این حدیث فوق هم میفرماید : شعورهم مرخاة كشعور النساء …
۶- انتقام الهی :
در ابتدا میفرماید : (ويل لمن ناواهم، يقتلونهم هرجاً) این قوم مردم را هرجاً میکشند . قتل هرج یعنی قتل شدید و سخت و بسیار و بی ضابطه .
اما در ادامه (يسلطهم الله عليهم بلا رحمة فيقتلونهم هرجاً … جزاء بما عملوا وما ربك بظلام للعبيد . ) خداوند عده ای را بر انان مسلط مینامید و رحمی به انان نمینماید … و انان را نیز هرجا به قتل میرسانند . و لکن این جزاء و سزای اعمال و جنایات انان میباشد . و هرگز پروردگارت ظالم بر بندگانش نیست …
کلام نهایی : با این بیان و حجت تام از کلمات و روایات ال الله علیهم السلام بر هر اهل علم و طالب حقی اشکار و واضح میگردد که احمد اسماعیل ناصبی تا چه اندازه مدلس و کذاب و جاهل و خائن و کافر به کلمات اهلبیت علیهم السلام میباشد . و در عین حال چطور خداوند متعال مدعیان و کذابان را رسوا و بی ابرو مینماید . تا اینچنین این مدعی کذاب ، خود را رسوا نموده و بی اصل و نسب بودن خود را بر عالم جار بزند .
و ان ربک لبالمرصاد …
والحمدلله الذی جعل اعداءنا من الحمقاء …
?? ( سید . شیعه )??
به ما بپیوندید . نشر دهید و منتظر مقالات بعدی ما باشید …
الإثنی عشریه . کنال تخصصی رد احمد اسماعیل الناصب و انصار الدجال
https://telegram.me/antimortad
———————————————–
استاد سید محمد مهدی حجازی