بازگشت از نیمه ی راه
دوستان عزیز میخوام براتون سرگذشت یکی دیگر از عزیزانی که از فرقه یمانی دروغین، برگشت ،رو براتون بزارم ، این سرگذشت توسط خودشون نوشته شده و الان هم در حال تلاش برای برگردوندن برخی آشناهاشون از این فرقه هستند،براشون دعا کنید؛ داخلش نکات زیادی از روش های جذب مدعیان دروغین خصوصا این مدعی غاصب الحق و المقامِ آقامون صاحب الزمان عج پیدا کنید توجه کنید که چطور افراد رو گمراه می کنند ، امیدوارم که دوست داشته باشید:
نام ایدی تلگرامی : Askari
تاریخ استبصار یا بازگشت : زمستان ۹۷
دلیل استبصار: عنایت اهل بیت ع و تحقیق صحیح
شرح ماجرا :
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکس را خدا هدایتش کند هیچکس نمیتواند گمراهش کند و هر کس را خدا گمراه کند جز خدا نمی تواند هدایتش کند…
میخوام سرنوشت و روزهایی از خودم را تعریف کنم شاید گره گشایی باشه برای کسانیکه شاید روزی از قضا تو ورطه ای بیفتند که دنیا و آخرتشون بهش گره خورده؛ موضوع از اونجا شروع شد که روزی دیدم عده ای مدعی هستند منجی و نجات دهنده هستی نماینده خودشو فرستاده تا شما رو از ورطه گمراهی نجات بده و راه دنیا و آخرتی نیکو را بهتون نشون بده و بر شما واجبه که باهاش بیعت و ازش تبعیت کنید؛
این موضوع منو خیلی بفکر فرو برد تا جاییکه شبانه روزمو درگیر کرد، چونکه واقعا دنبال حقیقت امر بودم ببینم تا چه حدی صحت داره که اگه اینگونه هست از قافله عقب نمونم ، اوایل منو وارد گروه هایی میکردند و منم سوالات بسیاری ازشون میپرسیدم، بعضا پاسخ میدادند و بیشتر مواقع هم در سوالات به گونه ای بود که از پاسخ دادنش عاجز می موندند و پاک میکردند که مورد تعرض بنده قرار میگرفت که چرا پاک کردید در حالیکه که اگر واقعا حق هستید نباید هیچ ترس و واهمه ای داشته باشین و باید بتونید به سوالاتم جواب بدید، اینکه نمیتونید پاسخ بدید نشونه ضعفتون هست و باید بتونید از اون آقایی که میگید فرزند و فرستاده امام مهدی عج هستش دفاع کنید، سوالات آسون رو کش میدادند و به بیراهه می بردند و سوالاتی که سخت و کمی پیچیده بود رو با طفره و بی اعتنایی از کنارش رد میشدند؛ بعضا توهین و بی احترامی هم میکردند و تهمت که تو حتما اجیر شده هستی و وجهی گرفتی تا تبلیغ مخالف کنی!!!!!
منم اوایل چون دنبال حقیقت بودم خواستم حجت را بر خودم تموم کنم و با سرکشی به سایتها و پرسش و پاسخ در سایتها راجع به این شخص دنبال حقیقت بودم سوالات و انتقادات را از سایتها جمع آوری میکردم و به مبلغان اونا میدادم که پاسخمو بدند، جوری پاسخ میدادند که باز ته دلم شکی نسبت به این شخص بود و دوست نداشتم از روی احساس بهش روی بیارم ، طرفدارانش مکررا در گروه یا خصوصی باهام در ارتباط بودند تا منو به سمت خودشون بکشونند، ولی من هر سری با سوالاتم باعث آزرده خاطرشون میشدم، اکثر سوالاتم براشون خیلی تند و سخت و شکنجه آور بود، بنوعی که بعضا با عصبانیت پاسخمو میدادند ؛ نه اینکه سوالاتم بدور از ادب یا بی احترامی باشه نه، منظورم اینه سوالات طوری طرح میشد که بهم میریختند و میتونستی متوجه بشی که پاسخها از دایره عقل خودشون داده میشه تا از طرف یه منجی که ادعاشو داشتند؛
یه روزی از روزها وقتی کاملا دیگه نسبت به این موضوع گیج شده بودم که واقعا واقعیت داره یا نه ، رفتم به گروهشون و گفتم چه شخصی از بزرگانتون در این گروه یا هر گروهی یا دوستانتون تا بحال با این شخص دیدار داشته و یا داره ، من ازین آقایی که ادعای فرستادگی امام مهدی عج رو داره یه سوال دارم که اگه پاسخ منو بده من بهش ایمان میارم، اعضای گروهشون هم که بخاطر این چندوقت از من خبر داشتند بهم گفتند چه سوالی ، بگو تا ما خودمون پاسختو بدیم گفتم سوال شخصیه و خود همین شخص باید بتونه پاسخمو بده ، اگه تونست بهش ایمان میارم، یکی از مبلغاشون اصرار داشت سوال رو به خودش بگم تا پاسخ بده ولی از من نه و از اون اصرار، چونکه سوال شخصی بود؛ در نهایت به خصوصی من اومد و اصرار داشت سوال رو بدونه و باز من که گفتم سوال شخصیه، فقط بخود شخص گفته میشه ، کلی در خصوصی بامن صحبت کرد تا اینکه با حربه احساس وارد شد و بااصرار منو به سمت استخاره کشوند تا از طریق استخاره حقیقت رو پیدا کنم، منم همین کارو کردم و خود همون فردم برام تفسیرش کرد و با سوء استفاده از احساسات دینی گفت تو با خدا مشورت کردی و خدا تاییدش کرده و چه شخصی بالاتر از خود خدا، من اون شب به این آقا ایمان آوردم ، مدتها گذشت و اونها بعد از اون سعی بر این داشتند که منو مبلغ خودشون کنند و اصرار براینکه باید برای تبلیغ و هدایت دیگران آماده شی و با پی دی اف ها و فایلهای مختلف سعی در آموزشم داشتند و میگفتند تو باید با استعدادی که داری یکی از بهترین مبلغان ما باشی و با سخنان احساسی که مثلا آقامون تنهاست و هر روز و ساعت انتظار میکشه، باید زودتر بهش کمک کنی منو به این سمت می کشونند که در گروههاشون کمک کنم تا اینکه توسط ی نفر به گروه نقد و بررسی این فرقه دعوت شدم اونا از هر راهی وارد می شدند تا منو برا تبلیغ فرقه شون اماده کنند برا همینم تا سوالی در گروه مربوط به نقدشون میکردم مورد تحسین قرار میگرفتم و بهم پر و بال می دادند، یکی از روزها که در یکی از گروههای مخالفشون بودم به روایتی از امیرالمومنین علی علیه السلام برخوردم که فکرمو خیلی به خودش مشغول کرد و من اون سوال رو از اون شخصی که باعث ایمانم به مدعی یمانی شده بود پرسیدم، اون شخص سعی کرد با استفاده از بقیه روایات این روایتو پوشش بده که قصدشو متوجه شدم و بسیار مورد اعتراضم قرار گرفت و از قبول اون پاسخ ،امتناع کردم؛ یکی از مبلغین این فرقه وقتی دید من بخودم اومدم و منو از دست رفته می دید، قرار مناظره با یکی از مخالفین و ناقدینشون گذاشت و گفت بهشون بگم که وقت بزارند برای مناظره ؛ وقتی وقت براش معین کردند، نیومد و از مناظره و مباحثه سرباز زد که من باید اجازه بگیرم و ازین حرفا !!!! بهش گفتم اول از بزرگترت اجازه میگرفتی بعدش پیشنهاد مناظره رو میدادی که با یه سری حرفایی مواجه شدم که کلی فحش و توهین داخلش بود…!!!!!
به هرحال خداروشکر میکنم که عنایت اهل بیت ع شامل حالم شد و روایت امیرالمومنین علی ع که بسیار شفاف و واضح و باصراحت بود منو از گمراهی نجات داد، من امام علی ع رو با قرآن شناخته بودم و بهش اعتقاد وافر داشتم و دارم…
جالب بود که بعضا وقتی پاسخ های مخالفینشون رو به اونا میدادم ادعا می کردند که پاسخ ها سانسور شده و سعی میکردند جوابی داشته باشند هرچند که جوابشون بی مدرک و نامربوط باشه که هرجور شده خودشونو حق جلوه بدن/ اما این حدیث طوری بود که از هیچ راهی نتونستند پوشش بدن، از تمام مبلغینشون سوال کردم که این حدیث رو شما قبول دارید میگفتند بله، ولی این حدیث تفسیر داره و بهونه های مختلف تا باز هرجور شده روش پوشش بذارند ولی من متوجه این موضوع شده بودم و دیگه حجت برام تموم شده بود ، الحمدلله بخودم اومدم و همونطور که روزی با سء استفاده از احساساتم به سمتش کشیده شده بودم، با تفکر و تعقل و به لطف خدا و اهل بیت ع دوباره به دامن تشیع برگشتم و با امام زمانم آشتی کردم و ازش خواستم که منو ببخشه که مدتی یه فرد قلابی رو جایگزینش کرده بودم خیلی پشیمون بودم و هنوزم احساس پشیمونی میکنم بابت این موضوع…
اینها فقط ذره ای از هزاران چیزی بود که من ازین فرقه پوچ و توخالی و تهی گفتم تا اینکه مبادا به دام این فرقه و افراد نا آگاه و گمراه برید و دنیا و آخرتتون را به نافرجامی بکشونید این اتباع با گفتن اینکه مردم با مشکل مواجه هستند،از شرایط فعلی جامعه و مسئولینش سواستفاده میکنند و آدمارو بسمت خودشون جذب میکنند، امیدوارم که مراقب دین و ایمانتون باشید و ازین دزدان ایمان دوری کنید و گول این حرفاشونو نخورید
یکی از اون احادیثی که به لطف و رحمت خدا و به یکباره به چشام خورد تا بخودم بیام را براتون میذارم که اگه واقعا کسی روی این روایت تعقل و تعمق کنه به پوشالی بودن این شخص پی میبره و تا زمان ظهور منجی عالم بشریت آقا امام زمان ، در دام همچین افرادی قرار نمیگیره و به گفته امام باقر ع خودشو برا خود حضرت نگه می داره
روایت:
قال لي علي بن أبي طالب و خطب بالكوفة، فقال: «يا أيّها الناس ألزموا الأرض من بعدي، و إيّاكم و الشذاذ من آل محمد، فإنّه يخرج شذاذ آل محمد، فلا يرون ما يحبّون، لعصيانهم أمري، و نبذهم عهدي، و تخرج راية من ولد الحسين تظهر بالكوفة بدعاية الاميّة، و يشمل الناس البلاء، و يبتلي اللّه خير الخلق حتى يميز الخبيث من الطيّب، و يتبرّأ الناس بعضهم من بعض، و يطول ذلك حتى يفرّج اللّه عنهم برجل من آل محمّد، و من خرج من ولدي فعمل بغير عملي و سار بغير سيرتي فأنا منه بريء، و كلّ من خرج من ولدي قبل المهدي فإنّما هو جزور، و إيّاكم و الدجّالين من ولد فاطمة، فإنّ من ولد فاطمة دجّالين، و يخرج دجّال من دجلة البصرة، و ليس منّي، و هو مقدّمة الدجّالين كلّهم».
امیرالمومنین ع : ایها الناس بعد از من آرام باشید و از یک عده قلیلى از آل محمّد صلى اللَّه علیه و آله بر حذر باشید زیرا که یک عده قلیلى از آل محمّد صلى اللَّه علیه و آله خروج میکنند ولى به علت مخالفت با امر من و پشت پا زدن به عهد من به مقصود خود نخواهند رسید و بعضى از اولاد امام حسین علیه السلام براى کمک به امیّه ظهور میکنند و بلاء مردم را فرا خواهد گرفت و خدا بهترین خلق را مبتلا خواهد کرد تا اینکه خوبان از بدان ممتاز شوند، مردم از یک دیگر بیزارى می جویند، این بلاء طولانى خواهد شد تا اینکه خدا بوسیله مردى از آل محمّد صلى اللَّه علیه و آله براى آنها فرجى مرحمت کند . و هر کس از فرزندان من خروج کند پس به غیر عمل من و به غیر رفتار من عمل و رفتار کرده است. پس من از او بیزار خواهم بود و هر کسى از فرزندان من قبل از ظهور مهدى (ع) خروج نماید کشته خواهد شد. از دو دجّال از فرزندان حضرت فاطمه (س) بر حذر باشید؛ زیرا که از اولاد فاطمه (س) دو دجّال بوجود مى آید. و دجّالى هم از بصره خروج میکند که از نسل من نیست و او مقدمه کلیه دجّالها است . التشريف بالمنن في التعريف بالفتن، ص 249