خانم فخار (مشهور به استاد بانوی شیعه )

​??? دیدار و گفتگویی مهم ? با استادِ امامِ سیزدهمِ فرقه‌ی مارقین همبوشی 

( فرقه‌ی احمد اسماعیل همبوشی بصری) 

 

?جالب و مضحک است ! چند سال استاد کسی باشی و از زیر و بم او باخبر باشی ‼️ و بعد بشنوی شاگردت ادّعای امامت و نبوت و مهدویت کرده است !‼️

??حقیقتا باید گفت علم الهی امام، یکی از بالاترین و ساده‌ترین معیارها برای رسوایی کذابان و دجالان است …  

 

 

✅ پیشتر بتفصیل در خصوص تصاویر حقیقی مدّعی کذاب نبوت و امامت و مهدویت و شتر صالح و … یعنی احمد اسماعیل گاطع همبوشی بصری اطلاع رسانی شده و علّت انکار تصاویر این مدّعی از سوی اتباع فرقه را نیز بیان نموده بودیم.

همچنین در خصوص افراد متعددی که در قوم و قبیله و دانشگاه و محل زندگی و دوران حضور این مدّعی کذاب در نجف سخن گفته و تصاویر و شخصیت تهی و متزلزل وی را رسوا نموده بودند تفصیلا سخن به‌میان امده است.

⬇️⬇️⬇️
‏ https://t.me/antimortad/218
‏https://t.me/antimortad/985
‏https://t.me/antimortad/986
‏https://t.me/antimortad/641
‏https://t.me/antimortad/642
 

? اما اکنون به بیان دیدار خود با یکی از موالیان و خادمان اهل بیت علیهم السلام می‌پردازم که مدّتی قبل اتفاق افتاد.

و همان زمان در کربلا این گفتگو را مکتوب نمودم.

و اکنون با اجازه‌ای که از ایشان در خصوص درج مطلب و تصویرشان گرفتیم، این گفتگو را منتشر می‌نمایم.

 

✅ در ایام اربعین امسال ، توفیق حضور و خدمت ۱۰ روزه در حرم دلربا و مطهر باب الحوائج قمربنی هاشم حضرت عباس بن علی علیهما السلام را داشتم که به منبرهای روزانه و حضور مستمر در مرکز پاسخگویی به سوالات اعتقادی و فقهی در حرم مطهر حضرت عباس علیه السلام سپری گشت. (به همراه ۹ نفر دیگر از دوستان فاضل)

مسئول قسم الشئون الدینیه عتبه مقدسه عباسیه شخصی بزرگوار بنام شیخ علی الأسدی بود که قبلا در نجف ساکن بوده و سپس به کربلا هجرت کرده بود و استاد سطح در حوزه‌ی نجف و کربلا بود.

ایشان گاهی در مرکز پاسخگویی حضور پیدا کرده و دقایقی را با ایشان گفتگو می‌نمودیم.

تقریبا یکی از روزهای پایانی حضور ما در عتبه عباسیه بود که با شیخ علی أسدی مشغول صحبت بودیم و ایشان از فراگیری سوالات مراجعین سوال نمود. و ما توضیح دادیم که تقریبا نیمی از سوالات فقهی بوده و نیمی از سوالات نیز اعتقادی و تاریخی می‌باشد. (موضوعات مختلف و متنوع )

بعد از ساعتی صحبت، ایشان از سوالات مربوط به فرقه ها نیز سوال کرد که به ایشان گفتیم بسیار کم است.

و بمناسبت بحث از فرقه ها ، صحبت از فرقه احمد اسماعیل همبوشی بصری به میان امد و دوستان گفتند که در مجموع این یک هفته حضور ما و نزدیک به روزانه ۳۰۰ مراجعه‌ی به کارشناسان (فارسی و عربی - یعنی مجموعا بیش از ۲ هزار مراجعه ) تنها ۳ یا ۴ نفر در خصوص فرقه ضاله همبوشی سوال نموده اند! انهم نه بخاطر شبهه ! بلکه بعنوان پرسش و اطلاع از فعالیت های جسته و گریخته‌ی این فرقه در عراق و ایام اربعین.

 

??◀️ اینجا بود که شیخ علی أسدی شروع به صحبت نمود و گفت : احمد اسماعیل در نجف شاگرد من بوده است !‼️

 

?تعجب کردیم و از ایشان توضیح بیشتر خواستیم و این توضیحات را بیان نمود :

 

?ـ گفت : احمد اسماعیل در نجف شاگرد من بود و نزد من ادبیات میخواند !‼️

 

?ـ پرسیدیم:  چه کتابهایی را ؟

?گفت : مقداری أجرومیه و بعد مغنی

 

?ـ پرسیدیم :  چه سال هایی ؟
? گفت : زمان زیادی گذشته است . اما قبل از سقوط صدام  و حدود سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ بود .

 

?ـ  پرسیدیم : در درس و روحیات چگونه بود ؟
? گفت : اساسا ذهن قوی نداشت و دروس را خوب متوجه نمیشد و خوب مطالعه هم نمیکرد و گاهی هم در دروس غایب بود !

همچنین از لحاظ روحی نیز افسرده و عصبی بود.

و بسیار زیاد دغدغه ی مالی داشت و بدنبال تأمین هزینه‌های بیشتر برای زندگی خویش بود!

حتی بعضا دنبال ان بودن که به نحوی به بیوت مراجع راه پیدا کند تا در انجا مشغول کار اداری شود و حقوق ماهیانه ی بیشتری دریافت کند .

بخاطر همین مرتب اشکال میگرفت به حوزه و مراجع که چرا شهریه ‌ی طلاب کم است و وضع مالی طلاب خراب است !

 

?ـ پرسیدیم : برای چه به حوزه امده بود !  
? گفت : حداقل در حوزه یک شهریه ‌ی حداقلی برای هزینه های ضروری زندگی اش وجود داشت !

 

حتی چندین بار به منزل ما آمده بود !

و مدام از وضعیت مالی خود شکایت می‌کرد و به مراجع اشکال می‌گرفت ! و شبهات اعتقادی خود را هم مطرح میکرد !

 

حتی احمد چند مرتبه هم به همراه همسر و فرزندش به منزل ما آمد .

و حتی خانواده ی من و بچه‌های من ، احمد و همسر احمد را خوب می‌شناسد .
حتی بعضا همسر احمد ، شکایت احمد را به همسر من کرده بود که او در خانه بسیار عصبی است و دست بزن دارد و کراراً مرا کتک میزند !‼️

 

?ـ پرسیدیم : ایا در آن زمان ادعایی هم داشت ؟
? گفت : انحرافات اعتقادی داشت ! و در عقائدش سست و ضعیف بود و در مسائل عقیدتی شاکّ بود .

اما آن زمان ادعایی نداشت. و خودش هم از ادعاهایی که بناست بکند خبر نداشت !

بعدها کم کم مدّعی شد !

 

?ـ گفتیم :  خودش مثلا گفته برای اصلاح حوزه وارد حوزه شدم !
? خندید ! و گفت : این حرفها را بعدا درآورده است ! اصلاح کجا بود !

شاگرد من بوده ! 

چه امامی است که شاگرد همچون منی بوده! (باخنده!)
? گفت : احمد کم کم منحرف شد و شروع به ادعاهای پلکانی کرد.

از زمانی که با حیدر المشتت رفیق شد !

و چند نفر دیگر از دوستان مشتت که همگی منحرف و فاسد العقیده بودند و در فساد اعتقادی و اخلاقی معروف بودند !

حیدر المشتت از قبل منحرف بود و به انحراف و بی عقلی مشهور بود! و مطرود و منفور بود و اصلا عقل سالمی نداشت !

 

? گفتیم : بله .  واقعا هرکس فیلم های حیدر المشتت را ببینند برای پی بردن به سفاهت عقلی او کافی است !
? گفت : احمد کارش به جایی رسید که با حیدر دوست و برادر و همکار و شریک شد ! و حیدر را تصدیق میکرد ! (با خنده ! )

حتی در یک زمانی فقط احمد و حیدر باهم همراه و شریک بودند و هیچکس دیگری همراه آنان نبود .

از زمانی که احمد با حیدر مرتبط شد دیگر در درس ها هم حاضر نشد !

و من هم از طریق کسی به او پیغام دادم که حیدر تو را جهنمی میکند !

 

تا اینکه پس از مدّتی شنیدم که حیدرالمشتت و احمد و چند نفر دیگر رفته اند در مدرسه هندی و بخاطر بحث مالی به مراجع و اقای سیستانی توهین و فحاشی کرده اند ! و طلبه ها هم انها را از مدرسه بیرون انداخته اند !

طلاب شاهد ماجرا میگفتند که احمد عمامه سفید گذاشته و حیدر هم عمامه مشکی !

و این افراد بین خودشان به احمد میگفتند شیخ احمد . و به حیدرالمشتت میگفتند سید حیدر !

 

بعد از مدّتی هم باز شنیدم که احمد و حیدرالمشتت و چند نفر دیگر، در بصره و بعضی نواحی نجف سوار ماشین میشدند و بلندگو میگذاشتند روی ماشین و صدا میزند که یمانی (یعنی حیدر المشتت) و نائب و سفیر امام مهدی (یعنی احمد ) ظهور کرده اند ! ( با خنده )

 

?ـ یکی از دوستان فاضل اهل اهواز از فرصت استفاده کرد و بسرعت مبایل خود را در اورد و عکس احمد را (همان عکس های معروف و ثابت شده ) به شیخ علی اسدی نشان داد .
? ایشان تصاویر را تأیید کرد و گفت: بله همین است یقینا .

 

?ـ گفتیم : ما هم مطمئنیم و دهها نفر تایید کردند این تصاویر را . حتی برخی از اتباع این فرقه . اما خنده دار است که اتباع او در عراق و مکتب نجف این عکسها را انکار میکنند !

 

? گفت : حاضرم قسم بخورم که اینها عکس‌های خود احمد است.

و اگر بخواهید من به شما ده ها نفر دیگر را در نجف معرفی میکنم که این عکسها را تأیید میکنند .

 

ـ گفتیم : بنظر شما دلیل انکارشان چیست ؟

? گفت : لابد  مُرده است !

 

?ـ من گفتم : در طول این سالهای طولانی تنها چند صوت منتشر کرده اند ! و مدعی میشوند صوت احمد است !

?گفت : بگذارید بشنوم !

 

? ـ گفتم همراهم نیست و فردا  صوت را میآورم .

فردای آن روز صوت احمد در پلتاک را برای شیخ اسدی گذاشتم .

 

? گفت : این صوت هم برای احمد نیست . نه تُن صدا ، تُن صدای احمد است !

و نه لهجه ی او لهجه ی احمد است ! احمد شدیدا لهجه بصراوی غلیظ داشت !

 

♦️این متن تقریبا مجموعه کلماتی بود که میان ما و دوستانمان ، و شیخ علی اسدی تبادل شد. و نهایت سعی خویش را نمودیم تا بدون اضافات و با حفظ امانت این گفتگو را ثبت نمائیم .

 

?لازم به تذکر است که ما در این سفر پربرکت ، در معیّت ۹ نفر از دوستان فاضل همچون برادر ارجمند حجة الإسلام و المسلمین سید عبدالصمد الموسوی بودیم که ایشان نیز شاهد و مستمع کلمات شیخ اسدی بوده و پیشتر بخش کوتاهی از این گفتگو را منتشر نموده اند.
⬇️?  تصویر شیخ علی الأسدي  ?⬇️
http://yon.ir/zP1G8

 

? در نهایت جدای از تمام نکات دقیق و حقایق مهم  و البته ثابت شده و یقینی که در این گفتگو وجود داشت . این نکته حائز اهمیت است که فرقه ها همواره با مخفی نمودن شخصیت اصلی فرقه ، به تقدس سازی و ساخت شخصیتی موهوم و خیالی برای او مشغول گشته ، و از معرفی و شناساندن ماهیت حقیقی و شخصیت واقعی سرکرده ی فرقه خوف و هراس دارند. و این موضوع اهمیت جریان شناسی را در مقابله با فرقه ‌ها بیش از پیش نمایان می‌سازد .

 

? و الحمد لله الّذی جعل اعداء آل محمد من الحمقی ?
? سید . شیعه ✒️

@antimortad

——————————————–

استاد سید محمدمهدی حجازی