رد یکی از شبهات احمد اسماعیل بصری مشهور به احمدالحسن درباره استخاره
٨_استخاره خیالی صفوان??
یکی از روایاتی که یاران احمد اسماعیل بارها در دفاع از اعتقادات باطل خویش به آن استناد کرده اند، روایتی است که شیخ طوسی رحمت الله علیه در کتاب الغیبة چنین آورده است:( از علی بن معاذ روایت شده که گفت به صفوان بن یحیی گفتم چطور بر امامت علی بن موسی الرضا علیه السلام مطمئن شدی ⁉️گفت نماز گزارده و خدا را خواندم و استخاره کردم و براو مطمئن شدم(١)
ایشان بارها این روایت را با هیاهو نقل کرده و حتی بعضا مدعی هستند که امام رضا علیه السلام ایمان صفوان از روی استخاره را پذیرفته آن را تایید کرده (٢)‼️
در اینجا نیز این افراد مرتکب تحریفی بیشرمانه شده اند زیرا روایت مورد نظر از اکاذیب فرقه واقفیه است،نه از روایات شیعه که شیخ طوسی رحمت الله علیه آن را بیان کرده است توضیح آن که شیخ طوسی در کتابش بخشی را به روایات واقفی ها و بررسی برخی از آنها اختصاص داده و گفته است:
(( آنچه که واقفی ها روایت کرده اند، همه اش اخبار آحاد ای است که حجتی تقویتش نمی کند و نمی توان ادعای علم به صحت آن را کرد و راویان آن مورد طعن هستند وبه سخن آنها اعتمادی نمی شود و پس از همه اینها باید روایات آنها را تاویل کرد.
ما برخی از آنچه که روایت کرده اند بیان کرده و سخن صحیح در آن را تبیین میکنیم از جمله اینها اخباری است که ابو محمد علی بن احمد علوی موسوی در کتاب نصره الله الواقفه گفته است(٣) سگس چهل روایت را _روایات شماره ۲۵ تا ۶۴_ از روایات کتاب موسوی بیان میکند که روایت استخاره دروغین شماره ۶۱ است، ایشان پس از درج این روایت می نویسد؛ ((در این خبر فقط سرزنش فردی است که تقلید کرده است! اگر همین عمل صحیح باشد هیچ دلیل و حجتی بر دیگران نیست. علاوه بر این، فردی که این مطلب از او بیان شده، به دلیل مکان، فصل، زهد و دینش فوق چنان جایگاهی است،چگونه درست است که در مسئله علمی به دشمنش بگوید که به استخاره قائل شده است⁉️
مگر اینکه درباره آن شخص معتقد به بلاهت و غفلتی باشد که او را از دایره تکلیف بیرون ببرد؛ در این صورت معارضه و بحث ساقط است، (۴)
شیخ طوسی پس از اتمام آن چهل روایت جعلی واقفی ها می فرماید:
از امور عجیب این است که [واقفی ها] به وسیله حکایاتی از افرادی مجهول به بزرگان دین و علم طعنه بزنند و به این نیز قانع نشده و آنها را دلیل بر فساد مذهب قرار دهند، همانا این تعصبی آشکار و رویگردانی از حق است و اگر نبود که شخصی از بزرگان مخالفان ما که منسوب به علم و دارای شهرت است این اخبار را نیاورده بود، حتی بیان آنها صحیح نبود زیرا کل آنها ضعیف است و افرادی که اعتماد به سخنانشان نیست آن را نقل کرده اند.
پس اولین دلیل بر بطلان آنها این است که _چنان که آشکار خواهیم کرد گوینده ی آن مورد اعتماد نیست، اگر کسی که در باب غیبت به این اخبار استناد کرده عرصه بر او تنگ نمیشود و از اعتراض عاجز نبود، هرگز به این خرافات متوسل نمی شد که خودش هم به بطلان آنها معتقد است?(۵)
بنابر این، این روایت از دروغ های واقفی ها بوده که شیخ طوسی آن را بیان و به شدیدترین وجهی رد و تضعیف کرده است جز آن که مدعیان تمام سخنان شیخ طوسی را حذف کرده و روایت دروغین واقفه را علم کرده اند.
قابل توجه است که بعضی پیروان احمد اسماعیل در برخی کتب، همین کلمات شیخ طوسی را درباره رد این دسته از روایات واقفی ها در بررسی یکی دیگر از روایات آورده اند(۶) اما در این مورد همه آن موارد برای فریب دیگران و اثبات ادعای دروغ امامشان حذف کرده اند.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
?پاورقی :
(١)شیخ طوسی، ص۶١، ح۶١
(٢)عبدالرزاق الدیراوی، في القطیف ضجه، ج١، ص۶۶موجزعن دعوه السیداحمد الحسن، ص١٠۴، الطریق الی الدعوه الیمانیه، ص۶۴_۶۵توفیق المغرب، دلایل الصادق و نقض الغبار الشک، ص١٣، علی الابراهیمی، البیان الشافی في ادله الیمانی، ص٣٩، علا السالم، صغیر یناطع السماء، ص٢٨، النور المبین ص٣٩، و کتب متعدد دیگر. ناگفته نماند که این اشخاص نظر به فقدان علم و سواد بین صفوان بن یحیی و صفوان جمال خلط فاحشی کرده اند که در فصل آخر کتاب به آن خواهیم پرداخت.
(٣)شیخ طوسی، الغیبة، ص۴٣
(۴)همان، ص۶٢
(۵)همان،ص۶٣
(۶)فی القطیف ضجه، ج١، ص١٩٢
از کتاب رسول ابلیس